بیشتر مردم کلمه "حراج" را می شنوند ، آنها به حراج آزاد ، صعودی (یا انگلیسی) فکر می کنند. اما این نوع حراج تنها یکی از بسیاری است. اساساً ، حراج یک مکانیسم اقتصادی است که هدف آن تخصیص کالا و تشکیل قیمت آن کالاها از طریق فرآیند معروف به مناقصه است. بسته به خواص داوطلبان و ماهیت مواردی که باید به حراج گذاشته شود ، ساختارهای مختلف حراج ممکن است یا از سایرین برای فروشنده کارآمدتر یا سودآورتر باشند. طراح مانند همه مکانیسم های اقتصادی به خوبی طراحی شده ، فرض می کند که افراد به صورت استراتژیک عمل می کنند و ممکن است اطلاعات خصوصی مربوط به تصمیم مورد نظر را در خود جای دهند. طراحی حراج یک تعادل دقیق در ترغیب داوطلبان برای آشکار کردن ارزیابی ها ، دلسرد کردن تقلب یا تبانی و به حداکثر رساندن درآمد است.
ویلیام ویکری برای اولین بار طبقه بندی حراج ها را بر اساس نظمی که در آن حراج قیمت ها به نقل از قیمت ها و داوطلبان پیشنهادات خود را ارائه می دهد ، تأسیس کرد. وی چهار نوع حراج اصلی (یک طرفه) را ایجاد کرد: (1) حراج صعودی (باز ، شفاهی یا انگلیسی).(2) حراج نزولی (هلندی) ؛(3) حراج قیمت اول و پلمپ. و (4) حراج قیمت دوم ، پلمپ-پیشنهاد (ویکری).
چهار نوع حراج اساسی
متداول ترین نوع حراج ، حراج انگلیسی ، اغلب برای فروش هنر ، شراب ، عتیقه و سایر کالاها استفاده می شود. در آن ، حراج پیشنهادات را با قیمت ذخیره (که ممکن است صفر باشد) باز می کند ، کمترین قیمتی که وی مایل به پذیرش این کالا است. هنگامی که یک پیشنهاد دهنده از این قیمت بهره خود را اعلام کرد ، حراج پیشنهادات بیشتری را درخواست می کند ، معمولاً قیمت را با افزایش پیشنهاد از پیش تعیین شده افزایش می دهد. این امر ادامه دارد تا زمانی که هیچ کس حاضر به افزایش پیشنهاد دیگر نباشد ، در این مرحله حراج بسته شده و پیشنهاد دهنده نهایی این کالا را با قیمت پیشنهاد خود دریافت می کند. از آنجا که برنده پیشنهاد خود را پرداخت می کند ، این نوع حراج به عنوان حراج قیمت اول شناخته می شود.
حراج هلندی ، همچنین یک حراج قیمت اول ، در حال نزول است. یعنی حراج با قیمت بالایی شروع می شود ، بالاتر از آنچه او معتقد است این کالا واکشی خواهد شد ، سپس قیمت را کاهش می دهد تا اینکه یک پیشنهاد دهنده در نهایت تماس بگیرد ، "مال من!"پیشنهاد دهنده سپس کالای را با قیمتی که در آن تماس برقرار کرده است ، دریافت می کند. اگر چندین مورد ارائه شود ، این روند تا زمانی که همه کالاها به فروش برسند ادامه می یابد. یکی از مزایای اصلی حراج های هلندی سرعت است. از آنجا که هرگز پیشنهادات بیشتری نسبت به مواردی وجود ندارد که به حراج گذاشته شود ، این روند نسبتاً کمی طول می کشد. این یکی از دلایلی است که از آنها در مکانهایی مانند بازارهای گل در هلند استفاده می شود (از این رو نام "هلندی").
در حراج های انگلیسی و هلندی ، داوطلبان به عنوان سایر پیشنهادات ، اطلاعاتی را دریافت می کنند (یا از مناقصه خودداری می کنند). با این حال ، در نوع سوم حراج ، معروف به حراج پلمپ-BID با قیمت اول ، اینگونه نیست. در این مکانیسم ، هر داوطلب یک پیشنهاد واحد را در یک پاکت مهر و موم شده ارسال می کند. سپس ، تمام پاکت ها باز می شوند و بالاترین پیشنهاد دهنده اعلام می شود و او این کالا را با قیمت پیشنهاد خود دریافت می کند. این نوع حراج بیشتر اوقات برای بازپرداخت اعتبار و ارز ، از جمله دیگر مکان های (در درجه اول مالی) استفاده می شود.
نوع چهارم، حراجی با قیمت دوم و با پیشنهاد مهر و موم شده است که به حراج ویکری معروف است. همانند مزایده قیمت اول و با پیشنهاد مهر و موم شده، مناقصه گران پاکت های مهر و موم شده را در یک دور تسلیم پیشنهاد ارائه می کنند. بالاترین قیمت پیشنهادی کالا را برنده میشود، اما به قیمتی که دومین پیشنهاد برتر (یا در یک مورد چند موردی، بالاترین پیشنهاد ناموفق) پیشنهاد میشود. این نوع حراج به ندرت به غیر از تعیین نرخ ارز در برخی از کشورهای آفریقایی استفاده می شود.
چرا تعداد زیادی فرم حراج؟
ممکن است تصور شود که بسیاری از حراج های متعارف غیر ضروری هستند، که همیشه بهترین انتخاب وجود دارد که بیشترین مازاد را به فروشنده بدهد. در واقع، تحت برخی مفروضات دقیق، قضیه هم ارزی درآمد (همچنین به دلیل ویکری) بیان می کند که هر چهار نوع حراج به سطح یکسانی از درآمد برای فروشنده منجر می شود. با این حال، این مفروضات در مورد ماهیت ارزش اقلام و نگرش ریسک پیشنهاد دهندگان بسیار محدود کننده است و به ندرت قابل اجرا است.
فرض اول قضیه این است که دارایی مورد حراج دارای ارزش مستقل و خصوصی برای همه پیشنهاد دهندگان است. این فرض زمانی برقرار است که کالا برای مصرف شخصی باشد، بدون فکر در مورد فروش مجدد، همانطور که ممکن است در مورد مبلمان، هنر یا شراب باشد. در این حالت، ارزش کالا شخصی و مستقل از ارزشی است که دیگران ممکن است برای آن قائل شوند (مستقل، ارزشهای خصوصی). زمانی که پیشنهاد دهندگان ارزش فروش مجدد، چه از خود کالا یا یک محصول جانبی آن کالا را درک کنند، این فرض برقرار نیست. خرید زمین برای حقوق نفتی که در زیر آن قرار دارد نمونه خوبی خواهد بود. در این مورد، مقدار مشترک است. یعنی پیشنهادهای منفرد نه تنها بر ارزشگذاری شخصی، بلکه بر ارزشگذاری خریداران احتمالی نیز مبتنی است. هر پیشنهاد دهنده سعی می کند ارزش یک شی را با استفاده از همان اندازه گیری های شناخته شده (مقادیر مشترک) تخمین بزند، اما نتایج آنها ممکن است بسیار متفاوت باشد.
در محیط های با ارزش مشترک، پیشنهاد دهندگان ممکن است با "نفرین برنده" روبرو شوند. اگر همه مناقصه گران در نهایت ارزش یکسانی را از کالا دریافت کنند، آنگاه وجه تمایز اولیه بین پیشنهاد دهندگان درک آنها از آن ارزش است. اگر اطلاعات خاصی در مورد کالای خریداری شده وجود نداشته باشد، برنده کسی است که بیشترین خطای مثبت را در ارزش گذاری خود داشته باشد و اگر خوش شانس نباشد، ضرر خواهد کرد.
فرض دوم قضیه هم ارزی درآمد این است که همه پیشنهاد دهندگان ریسک خنثی هستند. تعریف دقیق بی طرفی ریسک این است: با توجه به انتخاب بین بازده تضمین شده r و قمار با بازده مورد انتظار نیز برابر با r، پیشنهاد دهنده کاملاً بی تفاوت است. به پیشنهاد دهنده ای که بازده تضمین شده را ترجیح می دهد، "ریسک گریز" گفته می شود، در حالی که به پیشنهاد دهنده ای که قمار را ترجیح می دهد، "ریسک دوست" گفته می شود.
سبک حراجی که فروشنده انتخاب می کند به قضاوت او در مورد اینکه کدام یک از این مفروضات صادق است بستگی دارد. اگر ارزشها به جای مستقل باشند، حراج انگلیسی درآمد فروشنده بالاتری نسبت به حراج قیمت دوم و با پیشنهاد مهر و موم شده دارد، که به نوبه خود درآمد بیشتری نسبت به مزایده هلندی و قیمت اول با پیشنهاد مهر و موم شده (که با هم هستند) به همراه دارد. رتبه بندی مزیت های استراتژیک افزایش اطلاعات را نشان می دهد. از آنجایی که حراج انگلیسی همه پیشنهادات را برای همه پیشنهاد دهندگان نشان می دهد، امکان به روز رسانی پویا ارزش گذاری شخصی را فراهم می کند.(اگر ببینم که دیگران بر این باورند که املاک و مستغلات ارزش بیشتری دارد، من نیز ممکن است تصمیم بگیرم که ارزش آن بیشتر است.) در مقایسه، مناقصهدهندگان با تشخیص نفرین برنده، در مزایدههای قیمت اول و مهر و موم شده با شدت کمتری پیشنهاد میدهند و پیشنهادات خود را تحت الشعاع قرار میدهند. رو به پاییناستدلال مشابهی در مورد حراج هلندی (نزولی) صدق می کند. در حالی که اطلاعات در قالب پیشنهاد قیمت دوم بهروزرسانی نمیشوند، برنده پیشنهاد بالاترین پیشنهاد را پرداخت میکند و بنابراین پیشنهاد دهندگان پیشنهادات را بالا میبرند تا مطمئن باشند که اگر قیمتهای رقیب کمتر باشد، ضرر نخواهند داشت.
در واقع هم در حراج قیمت اول و هم در حراج هلندی هیچ اطلاعاتی فاش نمی شود و پیشنهاد دهنده ارزش پیشنهادی خود را پرداخت می کند. بنابراین، از نظر حداکثر کردن درآمد، مهم نیست که فروشنده کدام یک از این حراج ها را انتخاب کند. مهم نیست که مناقصه گران دارای ارزش های خصوصی یا مشترک هستند.
در مورد نقش ریسک گریزی چطور؟در مزایده های قیمت اول، پیشنهاد مهر و موم شده و مزایده هلندی، ریسک گریزی باعث می شود پیشنهاد دهندگان کمی بالاتر از قیمت پیشنهادی خود پیشنهاد دهند. از آنجایی که آنها فقط یک فرصت برای پیشنهاد دارند، ترس از دست دادن کالا باعث افزایش پیشنهاد می شود. با این حال، در حراج های انگلیسی و ویکری، پیشنهاد دهندگان وادار می شوند که ارزش واقعی خود را بدون توجه به نگرش های ریسک پیشنهاد دهند.
هنگامی که یک فروشنده تصمیم گرفت که از کدام یک از چهار فرم اصلی حراج استفاده کند، می تواند از تغییرات زیادی در حراج برای دستکاری بیشتر نتیجه برای به حداکثر رساندن درآمد استفاده کند. این مکانیسمها میتوانند تأثیرات عمیق و اغلب غیرمعمولی بر رفتار پیشنهادی و در نتیجه بر نتایج داشته باشند. از جمله مکانیسمهای موجود میتوان به قیمتهای رزرو، هزینههای ورودی، فقط مناقصهگران دعوتشده، قوانین بستهشدن، اندازههای لات، مناقصه پروکسی، قوانین افزایش قیمت پیشنهادی، و قوانین پرداخت پس از پیروزی اشاره کرد.
موفقیت و شکست حراج - یک مثال
مزایده های کمیسیون ارتباطات فدرال ایالات متحده (FCC) در سال 1994 پهنای باند بی سیم نمونه مفیدی از موفقیت ها و شکست های طراحی حراج است. مزایده تخصیص طیف خدمات ارتباطات شخصی (PCS) چهار هدف اصلی داشت: (1) دستیابی به تخصیص کارآمد طیف، (2) تشویق به استقرار سریع و ایجاد شبکه، (3) دستیابی به تنوع مالکیت، و (4)) برای افزایش درآمد. اهداف 1، 2 و 4 توسط هر حراجی که به خوبی طراحی شده باشد برآورده می شود، زیرا برنده کسی است که برای کالا ارزش بیشتری دارد. مجوزهای PCS یک کالای کلاسیک با ارزشهای مشترک هستند، زیرا دارای یک ارزش مشترک، بزرگ، اما نامشخص هستند که باعث نفرین برنده میشود.
FCC برای اطمینان از نتایج مورد نظر ، یک شبکه دقیق از قوانین ایجاد کرد. برای تشویق کشف قیمت ، حراج یک حراج چند جانبه ، صعودی و قیمت اول بود. بسیاری از مجوزهای موجود کل ایالات متحده را تحت پوشش قرار می دهد و امکان مکمل های اصلی و جایگزین های موجود در این بازار را فراهم می کند. برای اجازه دادن به مناقصه ای که این موضوع را در نظر گرفت ، حراج ها همزمان بود و تا زمانی که همه آنها حراج به پایان نرسیدند (هر مجوز باز بود تا زمانی که هیچ پیشنهادی برای هیچ یک از آنها وجود نداشته باشد). علاوه بر این ، از آنجا که FCC می خواست داوطلبان را از نشستن در حاشیه تا پایان منصرف کند ، یک قانون فعالیت اعمال می شود. این و یک شبکه دقیق از سایر قوانین برای اطمینان از نتیجه مطلوب با دقت متعادل شدند. نتیجه موفقیت بزرگی در به حداکثر رساندن درآمد بود.
حراج FCC در سال 1994 ، با این حال ، در هدف خود برای متنوع سازی مالکیت متوقف شد. برای دستیابی به این هدف ، FCC دو بلوک (C و F) را برای کارآفرینان ، شرکت های زن و اقلیت و شرکت های منطقه ای کنار گذاشت. برای این منظور ، FCC حراج با دقت طراحی شده را انجام داد و کمی آن را تغییر داد.
داوطلبان در این دو بلوک ویژه 25 درصد اعتبار پیشنهاد دریافت کردند. یعنی اگر آنها هشتاد دلار برای یک مورد پیشنهاد دهند ، پیشنهاد با این پیشنهاد که گویی صد دلار پیشنهاد کرده است ، رفتار می شود. علاوه بر این ، الزام سپرده آنها فقط یک پنجم از آنچه که سایر داوطلبان برنده پرداخت می کردند. سرانجام ، "پیشنهادات تنوع" یک برنامه پرداخت اقساطی سخاوتمندانه ارائه شد. داوطلبان یک ماه برای ارائه 10 درصد از پیشنهادات داشتند و تا هفت سال بعد مدیون اصلی نبودند. بهره این وام با نرخ T-Bill شارژ شد. متأسفانه ، این تغییر به ظاهر کوچک اثرات فاجعه بار داشت.
در واقع ، خط مشی پرداخت ، خطر اخلاقی را ایجاد کرده است (به بیمه مراجعه کنید) ، در واقع ، به داوطلبان بیمه کم هزینه را در برابر سوءاستفاده های بزرگ یا کاهش ارزش پهنای باند ارائه می دهد. از آنجا که برنده داوطلبان مجبور بودند فقط 10 درصد پیش پرداخت کنند ، اگر پس از هفت سال ، این کالا به ارزش کمتر از 90 درصد از قیمت پیشنهادی باشد ، پس خریدار می تواند به سادگی پیش فرض کند. این دقیقاً همان اتفاقی است که افتاده است. شرکت ها مجوزها را خریداری کردند و 10 درصد سرمایه گذاری کردند و سپس وقتی که مجوز به ارزش کمتر از 90 درصد از پیشنهادات معلوم شد ، ورشکستگی اعلام کردند. تقریباً هر شرکتی که در حراج 1994 مجوز در بلوک های C یا F کسب کرده بود ، ورشکسته شد یا توسط یک شرکت بزرگتر خریداری شد. در پایان ، پیگیری HAM FIMED FCC از یک هدف نجیب این بخش از حراج را به طور کامل نابود کرد. حراج های رایانه های شخصی امروز ادامه دارد ، اگرچه آنها به طور گسترده بازسازی شده اند.
درباره نویسنده
Leslie R. Fine دانشمندی در آزمایشگاه دینامیک اطلاعات در آزمایشگاه های HP در پالو آلتو ، کالیفرنیا است.
خواندن بیشتر
Ashenfelter ، Orley."چگونه حراج ها برای شراب و هنر کار می کنند."مجله چشم اندازهای اقتصادی 3 (1989): 23-26.
Kagel ، J. H. "حراج ها: بررسی تحقیقات تجربی."در جان H. Kagel و Alvin E. Roth ، ویرایش ، کتابچه راهنمای اقتصاد تجربی. پرینستون: انتشارات دانشگاه پرینستون ، 1995. صص. 1-86.
McAfee ، R. P. ، and J. McMillan."حراج و مناقصه."مجله ادبیات اقتصادی 25 (1987): 699-738.
Milgrom ، P. R. "قرار دادن نظریه حراج برای کار: حراج صعودی همزمان."مجله اقتصاد سیاسی 108 ، شماره 21 (2000): 245-272.
لینک های مربوطه
محتوای مرتبط
ورنون اسمیت در بازارها و اقتصاد تجربی
ورنون اسمیت ، استاد اقتصاد در دانشگاه جورج میسون و برنده جایزه نوبل نوبل در اقتصاد 2002 ، در مورد اقتصاد تجربی ، بازارها ، ریسک ، اقتصاد رفتاری و تکامل حرفه وی صحبت می کند.
محتوای مرتبط
ورنون اسمیت در بازارها و اقتصاد تجربی
ورنون اسمیت ، استاد اقتصاد در دانشگاه جورج میسون و برنده جایزه نوبل نوبل در اقتصاد 2002 ، در مورد اقتصاد تجربی ، بازارها ، ریسک ، اقتصاد رفتاری و تکامل حرفه وی صحبت می کند.