لی اسملز برای هیچ شرکت یا سازمانی که از این مقاله بهره میبرد کار نمیکند، مشاوره نمیگیرد، سهام ندارد یا از آن کمک مالی دریافت نمیکند، و هیچ وابستگی مرتبطی را فراتر از انتصاب علمی خود فاش نکرده است.
شرکا
دانشگاه کرتین به عنوان عضوی از The Conversation AU کمک مالی می کند.
بازارهای مالی در سرتاسر جهان با فرستادن سهام، اوراق قرضه و ارزها در ترن هوایی به بلاتکلیفی سیاسی فعلی در استرالیا و بریتانیا پاسخ می دهند.
پیامدهای گسترده برگزیت باعث شد که شاخص نوسان S& P/ASX 200 (A-VIX) به بالاترین سطح از ابتدای سال 2016 رسیده باشد. به طور مشابه، A-VIX در دقایق ابتدایی معاملات روز دوشنبه پس از آن جهش 5 درصدی داشت. مشخص شد که انتخابات فدرال حل نشده باقی خواهد ماند.
VIX اساساً نشانه ای از انتظار بازار از نوسانات قیمت در 30 روز آینده است. از آنجایی که شرکتکنندگان اصلی در بازار اختیار معامله سرمایهگذارانی هستند که به دنبال حمایت در برابر کاهش قیمتها هستند، VIX زمانی افزایش مییابد که سرمایهگذاران نگران سقوط بازارها هستند و اصطلاح محاورهای «سنج ترس» را ایجاد میکند.
چرا احساسات سرمایه گذار مهم است
در تئوری، ارزش دارایی ها باید با رقابت بین سرمایه گذاران منطقی تعیین شود. چنین رقابتی برای قیمت هایی ایجاد می کند که منعکس کننده ارزش های "بنیادی" هستند - اساساً ارزش تنزیل شده جریان های نقدی مورد انتظار. اما در واقعیت می دانیم که همیشه اینطور نیست. به عنوان مثال، بر اساس ارزش تنزیل شده درآمد اجاره، بازار مسکن استرالیا در حال حاضر بسیار بالاتر از ارزش پایه است. اساساً، "احساس" رفتار غیرمنطقی را منعکس می کند که قیمت ها را از مبانی اساسی دور می کند.
معاملهگران ناآگاهی که این غیرمنطقی بودن را نشان میدهند، اغلب معاملهگران «سر و صدا» نامیده میشوند، و تئوری نشان میدهد که در طول زمان سرمایه کافی برای خروج از بازار را از دست خواهند داد. مشکل اینجاست که محدودیتها میتوانند به این معنی باشند که حتی آگاهترین معاملهگر نیز میتواند قبل از اینکه بازار ارزشهای بنیادی را منعکس کند، ورشکسته شود. با در نظر گرفتن این موضوع، مهم است که درک کنیم احساسات چیست، چگونه میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم و چگونه میتواند بر قیمت داراییها تأثیر بگذارد.
تئوری در مورد احساسات سرمایه گذاران نشان می دهد که احساسات مثبت قیمت ها را بالاتر از ارزش بنیادی هدایت می کند و در یک دوره بازدهی بالاتر از متوسط را ارائه می دهد. در دوره بعدی ارزش گذاری اشتباه اصلاح خواهد شد. بنابراین دورههای احساسات مثبت با دورههایی با بازدهی کمتر از میانگین دنبال میشوند و بالعکس. این نظریه است، اما چگونه میتوانیم آن را آزمایش کنیم؟
یک پیشگویی خودساز
مسئله مهمی که ما داریم این است که احساسات را نمیتوان مستقیماً مشاهده کرد، و بنابراین باید از اقدامات جایگزین به عنوان نماینده استفاده کنیم. تعدادی جایگزین پیشنهاد شده است، اینها اغلب بر اساس نظرسنجی ها (مانند اعتماد مصرف کننده) یا متغیرهای بازار (مانند موقعیت های معاملاتی) با درجات مختلف موفقیت در توضیح حرکت های بازار هستند.
یکی دیگر از پیچیدگیهای تحقیق در مورد تأثیر احساسات این است که معمولاً تفکیک احساسات از حرکات بازار دشوار است، زیرا آنها اغلب خود را تقویت میکنند. برای فکر کردن به این که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد، گزارش رسانه ها از حرکات در بازار سهام را در نظر بگیرید. اگر بازار سهام بالا رود، رسانهها گزارشهای درخشانی مینویسند و این باعث میشود معاملهگران «سر و صدا» بیشتری وارد بازار شوند. سهام بیشتری خریداری میشود، قیمتها را بالاتر میبرد و نظرات مثبت بیشتری در رسانهها ایجاد میکند. این اغلب می تواند تا زمانی که در قلمرو حبابی قرار بگیریم ادامه یابد.
دو عامل مهم برای احساسات سرمایه گذار
جدای از شاخص های نوسان مانند VIX، یک شاخص ترکیبی نیز وجود دارد که از اجزای اصلی شش پروکسی منفرد مرتبط با فعالیت بازار استفاده می کند (این شامل گردش سهام و تعداد IPO ها می شود).
محققانی که این شاخص را ایجاد کردند از آن برای توضیح بازده سهام در یک دوره طولانی از سال 1963 استفاده کردند. آنها دریافتند که احساسات سرمایه گذار تأثیر بیشتری بر سهام در شرکت های کوچک، جوان و با رشد بالا دارد. داده های شاخص در اینجا موجود است، اما در سال 2010 به پایان می رسد.
آنچه که تحقیق در مورد احساسات و بازده می گوید
تحقیقات نشان داده است که VIX و قیمت سهام یک رابطه قوی همزمان دارند، جایی که VIX با کاهش قیمت سهام افزایش مییابد. شاید مهمتر از آن، VIX در پیش بینی حرکت قیمت در دوره های آینده نیز مفید باشد.
زمانی که ترس سرمایه گذاران بالا باشد، قیمت سهام به زیر ارزش های بنیادی کاهش می یابد. در دوره بعدی، زمانی که سطح ریسک گریزی به مقداری هنجار باز می گردد، قیمت سهام به سمت سطح تعادل باز می گردد و بازدهی بالاتر از حد متوسط ایجاد می کند. این به خوبی با نظریه اساسی احساسات سرمایه گذار مطابقت دارد.
جالب اینجاست که ترس سرمایه گذار در بورس سهام نیز برای بازده بازارهای ارزی و بازارهای اوراق بهادار آموزنده است ، نشان می دهد که تأثیر احساسات در کلاسهای دارایی گسترده است. و احساسات همچنین بر نحوه پاسخگویی بازارها به رویدادهای خبری ، از جمله انتشار داده های اقتصادی ، با پاسخ های قوی تر و بی ثبات تر که تمایل دارند در هنگام کم بودن احساسات سرمایه گذار رخ دهد ، تأثیر می گذارد (در عوض ، ترس زیاد است).
عدم اطمینان سیاسی می تواند احساسات را هدایت کند
در حال حاضر بسیاری از سرمایه گذاران مطمئن نیستند که چگونه سیاست دولت بر آنها تأثیر می گذارد ، از طریق مالیات و اصلاحات فوق العاده ، و به طور غیرمستقیم از طریق تأثیر سیاست (یا عدم سیاست) در تصمیمات سرمایه گذاری در تجارت.
برای بسیاری از سرمایه گذاران ، این یک زمان برای محتاط بودن است. با این حال ، تاریخ نشان داده است که بهترین بازده ها اغلب با خرید وقتی ترس سرمایه گذار در بالاترین حد خود قرار دارد ، یافت می شود. جالب اینجاست که ترس سرمایه گذار در بورس سهام نیز برای بازده بازارهای ارزی و بازارهای اوراق بهادار آموزنده است ، نشان می دهد که تأثیر احساسات در کلاسهای دارایی فراگیر است. و احساسات همچنین بر نحوه پاسخگویی بازارها به رویدادهای خبری ، از جمله انتشار داده های اقتصادی ، با پاسخ های قوی تر و بی ثبات تر که تمایل دارند در هنگام کم بودن احساسات سرمایه گذار رخ دهد ، تأثیر می گذارد (در عوض ، ترس زیاد است).